گروه ورزشی مشرق، آمدن دكتر گودرزي اگر براي هر كس يا جماعتي بد شده، براي رسانهاي جماعت كاملا مطلوب است. اگر بسياري از مديران اجرايي ورزش از نوع عملكرد و انتصابات ايشان ناراحت هستند، در عوض اهالي رسانه كاملاً ممنون آقاي دكتر هستند كه آنها را بدون سوژه نمي گذارد. وقتي ميگوئيم با توجه به عدم اشراف ايشان بر امور اجرايي، منطقي آن بود كه حداقل مشاوران و معاونان خود را از بين كساني انتخاب ميكردند كه از حوزه ورزش دور نباشند.
آقايان به دلايل مختلف متوسل ميشوند كه چنين نيست و هم آقاي گودرزي و هم نيروهاي حلقه اول ايشان، كاملاً به امور آگاه هستند. نشانههاي اين وقوف كامل را هم كه هر روز شاهد هستيم! نگاهي داشته باشيد به وضعيت باشگاه پرسپوليس و انتخابات فدراسيون قايقراني تا به ميزان تسلط مديران سطح بالاي ورزش كشور پي ببريد.
در ابتدا سخن از عدالت ميگفتند و اينكه تبعيضي قائل نشده و به عنوان مثال براي هيچ بازنشستهاي اقدام به گرفتن مجوز نخواهند كرد؛ اما ديديم روند امور متفاوت است. همین موجب قوت اين شايعه شده كه افرادي از بيرون حوزه ورزش تصميماتي ميگيرند كه وزير هم تابع آنها بوده و توان مقابله ندارد ...
انتخاباتی با اتفاقات عجیب
حالا بگذريم از انتخابات فدراسيون هاكي و زورخانهاي كه خود حكايت غريبي داشت و حتي بيان تكراري آن حوادث هم كاري از پيش نبرد و كسي از درون مجموعه مديران ورزشي براي اين امور توضيح قانعكنندهاي ارائه نكرد. در اين مجال فقط به موضوع فدراسيون قايقراني ميپردازيم تا به عنوان مشتي نمونه خروار ببينيم كه در ورزش كشور چه ميگذرد. شايد آقاي دكتر دادكان بيشتر از ما ميداند كه گفته است شاهد بدترين دوران ورزش خواهيم بود. البته دعا ميكنيم چنين نباشد و مديران ورزشي كه از دانشگاه آمدهاند ثابت كنند وقتي كار بدست آنها سپرده ميشود، ورزش پلههاي ترقي را طي كرده و نگرانيها روز به روز كمتر ميشود.
در خصوص انتخابات فدراسيون قايقراني بايد گفت بازهم شاهد يك بيبرنامگي ديگر در دستگاه ورزش بوديم. آقايان در ابتدا سخن از عدالت ميگفتند و اينكه تبعيضي قائل نشده و به عنوان مثال براي هيچ بازنشستهاي اقدام به گرفتن مجوز نخواهند كرد؛ اما ديديم روند امور متفاوت است. و همین موجب قوت اين شايعه شده كه افرادي از بيرون حوزه ورزش تصميماتي ميگيرند كه وزير هم تابع آنها بوده و توان مقابله ندارد. بازهم اين داستان تكراري مطرح شد كه قانون فقط براي كساني است كه حامي ندارند وگرنه آقايان عدالت را جور ديگري تعريف ميكنند.
بگذريم. داستان به فدراسيون قايقراني رسيد. در ابتدا دو نفر از كانديداها رد صلاحيت شدند كه مدارك آن توسط يكي از خبرگزاريها منتشر شد؛ اما معاون ورزشي وزارت ورزش فقط راجع به يك نفر از آنها اظهار كرد و منكر رد صلاحيت آقاي دنيامالي شد. اين موضوع با توجه به انتشار نامه رد صلاحيت اسباب حيرت همه را فراهم آورد. بعداً اعلام شد صلاحيت آقاي دنيامالي تأييد شده و خود ايشان گفتند كه اشتباهي رخ داده است. البته جناب وزير در همان هنگام نامهنگاري با خارجيها را كاري ناپسند كه تحمل آن را ندارند اعلام كرد. بعد از مرحله تأييد نوبت انتخابات رسيد و قرار شد چنانچه آقاي دنيا مالي انتخاب شد، از شوراي شهر استعفا کند. البته مهندس دنيامالي قبل از انتخابات استعفاي خود را تقديم رياست شوراي شهر كرد؛ اما و صد اما داستان از همين جا شروع شد.
صداي افراد بسياري درآمد كه آقايان مگر به نيتي بجز خدمت به مردم وارد شوراي شهر شدهاند. پس چرا براي رأي مردم ارزش قائل نشده و حالا ميخواهند استعفا کنند؟ با برداشتهاي سياسي كاري نداريم؛ اما واقعاً پسپرده چه ميگذشت؟ واكنشهاي تند باعث شد تا اعضاي شورايشهر موضعگيري كرده و با استعفاي دنيامالي موافقت نكنند. خود ايشان هم اعلام كرد كه به احترام رأي مردم استعفاي خود را پس ميگيرد. توگويي تا قبل از اعتراضات، مردم احترامي نداشتند. نتيجه آن كه آقاي دنيامالي از رياست فدراسيون قايقراني استعفا کرده و به عنوان مشاور وزير در امور توسعه قايقراني منصوب شد.
دلمان ميخواست حالا كه كار به دست ورزشيها افتاده، وزيري داشته باشيم قاطع و كاربلد كه ضمن احترام گذاشتن به اهالي ورزش، به هيچ وجه تسليم شرايط بيروني نشود. آيا به آرزوي خود رسيدهايم؟ قضاوت را ميگذاريم براي شما ...
خروارها سوال بی پاسخ
حالا همه سخن اينجاست كه چرا مسئولان سطح بالاي ورزش براي اعضاي مجمع احترامي قائل نشدند؟ وقتي اعضاي شورايشهر به احترام رأيدهندگان با استعفاي آقاي دنيامالي موافقت نميكنند، چرا وزير ورزش براي رأي دهندگان احترام قائل نيستند و كسي را كه باعث شده تا يك مجمع بيهوده برگزار و رأيها بيارزش شود، به عنوان مشاور خود انتخاب ميكند؟ آيا دكتر گودرزي به همين سرعت اظهارات خود را در خصوص نامهنگاري ها فراموش كرد يا آنكه بازهم حكايت از جاي ديگري رقم ميخورد؟ از قديم گفتهاند احترام امامزاده به متولي آن است. وقتي فردي تحصيل كرده رشته تربيت بدني اينگونه به اهالي ورزش بي احترامي ميكند، از ديگران چه انتظاري ميتوان داشت؟ چنانكه گفتم آقاي وزير به اندازه اعضاي شوراي شهر براي رأي دهندگان خود احترام قائل نشد.
البته آنچه گفته شد به هيچ وجه به معناي انكار خدمات آقاي دنيامالي در قايقراني نيست؛ اما و صد اما اينجا بحث فراتر از روابط دوستانه و براساس عدالت و اصول است. مگر قرار نبود ورزشكاران ما به علي (ع) اقتدا كنند؟ پس با اين رفتار چگونه ميخواهيم خود را پيرو امامي بدانيم كه براي اجراي عدالت خودي و غريبه و حتي برادر نميشناخت؟ آخر چگونه ميشود يك نفر بيايد و در آستانه بازيهاي آسيايي مدت ها ورزش كشور را دچار حاشيه كند و آن وقت وزير ورزش به او پست مشاورت هم بدهد. ما دلمان ميخواست حالا كه كار به دست ورزشيها افتاده، وزيري داشته باشيم قاطع و كار بلد كه ضمن احترام گذاشتن به اهالي ورزش، به هيچ وجه تسليم شرايط بيروني نشود. آيا به آرزوي خود رسيدهايم؟ قضاوت را ميگذاريم براي شما ...
آقايان به دلايل مختلف متوسل ميشوند كه چنين نيست و هم آقاي گودرزي و هم نيروهاي حلقه اول ايشان، كاملاً به امور آگاه هستند. نشانههاي اين وقوف كامل را هم كه هر روز شاهد هستيم! نگاهي داشته باشيد به وضعيت باشگاه پرسپوليس و انتخابات فدراسيون قايقراني تا به ميزان تسلط مديران سطح بالاي ورزش كشور پي ببريد.
در ابتدا سخن از عدالت ميگفتند و اينكه تبعيضي قائل نشده و به عنوان مثال براي هيچ بازنشستهاي اقدام به گرفتن مجوز نخواهند كرد؛ اما ديديم روند امور متفاوت است. همین موجب قوت اين شايعه شده كه افرادي از بيرون حوزه ورزش تصميماتي ميگيرند كه وزير هم تابع آنها بوده و توان مقابله ندارد ...
انتخاباتی با اتفاقات عجیب
حالا بگذريم از انتخابات فدراسيون هاكي و زورخانهاي كه خود حكايت غريبي داشت و حتي بيان تكراري آن حوادث هم كاري از پيش نبرد و كسي از درون مجموعه مديران ورزشي براي اين امور توضيح قانعكنندهاي ارائه نكرد. در اين مجال فقط به موضوع فدراسيون قايقراني ميپردازيم تا به عنوان مشتي نمونه خروار ببينيم كه در ورزش كشور چه ميگذرد. شايد آقاي دكتر دادكان بيشتر از ما ميداند كه گفته است شاهد بدترين دوران ورزش خواهيم بود. البته دعا ميكنيم چنين نباشد و مديران ورزشي كه از دانشگاه آمدهاند ثابت كنند وقتي كار بدست آنها سپرده ميشود، ورزش پلههاي ترقي را طي كرده و نگرانيها روز به روز كمتر ميشود.
در خصوص انتخابات فدراسيون قايقراني بايد گفت بازهم شاهد يك بيبرنامگي ديگر در دستگاه ورزش بوديم. آقايان در ابتدا سخن از عدالت ميگفتند و اينكه تبعيضي قائل نشده و به عنوان مثال براي هيچ بازنشستهاي اقدام به گرفتن مجوز نخواهند كرد؛ اما ديديم روند امور متفاوت است. و همین موجب قوت اين شايعه شده كه افرادي از بيرون حوزه ورزش تصميماتي ميگيرند كه وزير هم تابع آنها بوده و توان مقابله ندارد. بازهم اين داستان تكراري مطرح شد كه قانون فقط براي كساني است كه حامي ندارند وگرنه آقايان عدالت را جور ديگري تعريف ميكنند.
بگذريم. داستان به فدراسيون قايقراني رسيد. در ابتدا دو نفر از كانديداها رد صلاحيت شدند كه مدارك آن توسط يكي از خبرگزاريها منتشر شد؛ اما معاون ورزشي وزارت ورزش فقط راجع به يك نفر از آنها اظهار كرد و منكر رد صلاحيت آقاي دنيامالي شد. اين موضوع با توجه به انتشار نامه رد صلاحيت اسباب حيرت همه را فراهم آورد. بعداً اعلام شد صلاحيت آقاي دنيامالي تأييد شده و خود ايشان گفتند كه اشتباهي رخ داده است. البته جناب وزير در همان هنگام نامهنگاري با خارجيها را كاري ناپسند كه تحمل آن را ندارند اعلام كرد. بعد از مرحله تأييد نوبت انتخابات رسيد و قرار شد چنانچه آقاي دنيا مالي انتخاب شد، از شوراي شهر استعفا کند. البته مهندس دنيامالي قبل از انتخابات استعفاي خود را تقديم رياست شوراي شهر كرد؛ اما و صد اما داستان از همين جا شروع شد.
صداي افراد بسياري درآمد كه آقايان مگر به نيتي بجز خدمت به مردم وارد شوراي شهر شدهاند. پس چرا براي رأي مردم ارزش قائل نشده و حالا ميخواهند استعفا کنند؟ با برداشتهاي سياسي كاري نداريم؛ اما واقعاً پسپرده چه ميگذشت؟ واكنشهاي تند باعث شد تا اعضاي شورايشهر موضعگيري كرده و با استعفاي دنيامالي موافقت نكنند. خود ايشان هم اعلام كرد كه به احترام رأي مردم استعفاي خود را پس ميگيرد. توگويي تا قبل از اعتراضات، مردم احترامي نداشتند. نتيجه آن كه آقاي دنيامالي از رياست فدراسيون قايقراني استعفا کرده و به عنوان مشاور وزير در امور توسعه قايقراني منصوب شد.
دلمان ميخواست حالا كه كار به دست ورزشيها افتاده، وزيري داشته باشيم قاطع و كاربلد كه ضمن احترام گذاشتن به اهالي ورزش، به هيچ وجه تسليم شرايط بيروني نشود. آيا به آرزوي خود رسيدهايم؟ قضاوت را ميگذاريم براي شما ...
خروارها سوال بی پاسخ
حالا همه سخن اينجاست كه چرا مسئولان سطح بالاي ورزش براي اعضاي مجمع احترامي قائل نشدند؟ وقتي اعضاي شورايشهر به احترام رأيدهندگان با استعفاي آقاي دنيامالي موافقت نميكنند، چرا وزير ورزش براي رأي دهندگان احترام قائل نيستند و كسي را كه باعث شده تا يك مجمع بيهوده برگزار و رأيها بيارزش شود، به عنوان مشاور خود انتخاب ميكند؟ آيا دكتر گودرزي به همين سرعت اظهارات خود را در خصوص نامهنگاري ها فراموش كرد يا آنكه بازهم حكايت از جاي ديگري رقم ميخورد؟ از قديم گفتهاند احترام امامزاده به متولي آن است. وقتي فردي تحصيل كرده رشته تربيت بدني اينگونه به اهالي ورزش بي احترامي ميكند، از ديگران چه انتظاري ميتوان داشت؟ چنانكه گفتم آقاي وزير به اندازه اعضاي شوراي شهر براي رأي دهندگان خود احترام قائل نشد.
البته آنچه گفته شد به هيچ وجه به معناي انكار خدمات آقاي دنيامالي در قايقراني نيست؛ اما و صد اما اينجا بحث فراتر از روابط دوستانه و براساس عدالت و اصول است. مگر قرار نبود ورزشكاران ما به علي (ع) اقتدا كنند؟ پس با اين رفتار چگونه ميخواهيم خود را پيرو امامي بدانيم كه براي اجراي عدالت خودي و غريبه و حتي برادر نميشناخت؟ آخر چگونه ميشود يك نفر بيايد و در آستانه بازيهاي آسيايي مدت ها ورزش كشور را دچار حاشيه كند و آن وقت وزير ورزش به او پست مشاورت هم بدهد. ما دلمان ميخواست حالا كه كار به دست ورزشيها افتاده، وزيري داشته باشيم قاطع و كار بلد كه ضمن احترام گذاشتن به اهالي ورزش، به هيچ وجه تسليم شرايط بيروني نشود. آيا به آرزوي خود رسيدهايم؟ قضاوت را ميگذاريم براي شما ...